متینمتین، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره

متين طلايي

بدون عنوان

1391/8/27 15:21
نویسنده : مامان و بابا
94 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامان جان

هفته گذشته روز سه شنبه وقتی که من و بابا خسته از سر کلاس اومدیم حدود ساعت 5 عصر به سمت شیراز حرکت کردیم. این سفر یه سفر خاطره دار بود، چون که حدود ساعت 9 شب نزدیک یاسوج ماشین ما خراب شد و اتفاقا متین کوچولوی من که همیشه تو ماشین خسته میشد و خوابش نمی برد اون شب اینقدر خواب آلود بود که نگو. ماشین دایم داغ میکرد و من تو اون سرما از ترس اینکه ماشین آتش نگیره تو رو میاوردم بیرون از ماشین. خلاصه ما حدود 2 ساعتی تو راه در تاریکی موندیم تا عمو کاظم از سپیدان اومد و ماشین ما رو یدک کردن و بردن سپیدان و ما شام رو خونه عمه شوکت خوردیم و شما با دو قلوها بازی کردی. حدود ساعت 2 شب هم ریدیم شیراز پیشه مامان جون. اون شب باباجون و عمو حسین اومدن سپیدان دنبال ما.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان فرنيا
12 آذر 91 9:01
واي ماماني دستت درد نكنه ديگه ياد گرفتي وقت بگذاري براي متين طلايي
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به متين طلايي می باشد